گفت‌وگوی فارس با چهره‌ قرآنی سال 94

از کودکی به فعالیت‌های قرآنی علاقه‌مند بود، در رشته ادبیات دانشگاه تبریز قبول شد اما به دلیل اهمیت توسعه فعالیت‌های قرآنی به تهران مهاجرت کرد و در رشته حقوق ادامه تحصیل داد و توانست در عرصه‌های قرآنی به موفقیت‌هایی دست یابد.

 

 دهمین دوره مراسم تکریم چهره‌های قرآنی جمعه 23 بهمن‌ماه به همت سازمان دارالقران برگزار شد. در این مراسم از «حبیب مهکام» قاری و داور بین‌المللی قرآن که عمر خود را با قرآن سپری کرده و خدمات قابل توجهی در این عرصه داشته است، به عنوان استاد پیشکسوت قران کریم تقدیر به عمل آمد.

 

 

 

«حبیب مهکام» از دوران نوجوانی به واسطه حضور در جلسات قرآن و تشویق اساتید به هنر تلاوت علاقه‌مند شد. وی با شرکت در جلسات قرآنی استعدادهای خود را شکوفا کرد و توانست در رشته مورد علاقه خود یعنی ادبیات فارسی تحصیل کند، اما برای پیشرفت بیشتر در کنکور رشته حقوق شرکت کرد و در آن زمان تحصیلات در رشته ادبیات را رها کرد و موفق به ورود به دانشگاه تهران شد.

حضور وی در تهران زمینه‌های رشد قرآنی او را مهیا کرد، به طوری که در همان سال ورود به دانشگاه تهران علاوه بر شرکت در جلسات قرآنی، کلاس‌های قرآنی تشکیل داد و افراد بسیاری را جذب آموزه‌های قرآنی کرد.

این استاد قرآن که در طول زندگی خود حتی در وکالت، مبانی قرآنی و رضای خداوند را در نظر گرفته است، می‌گوید: برای ارتقای فعالیت‌های قرآنی باید تلاش کرد که این امر ابتدا در محیط خانواده شکل می‌گیرد بنابراین اگر والدین در زندگی به دستورات الهی عمل کنند به طور حتم فرزندان نیز با الگوگری از آنها زندگی بهتری را تشکیل خواهند داد.

 

 

 

*در ابتدا به طور مختصر خودتان را معرفی کنید.

بنده حبیب مهکام متولد 27 تیرماه 1323 از مراغه هستم که به دلیل علاقه به وکالت در رشته حقوق تحصیل کردم و هم‌اکنون وکیل پایه یک دادگستری هستم. در سال 1352 نیز از برکات سرشار جلسات قرآن ازدواجی موفق داشتم و خانواده‌ای صمیمی و عاشقانه تشکیل دادم.

 همسر مهربانم را به لطف قرآن و شرکت در جلسات قرآنی دارم

*چگونه با همسرتان آشنا شدید؟

حضور در جلسات قرآنی معنویت خاصی به انسان می‌بخشد. من در هیئتی که شرکت می‌کردم همانجا قرآن را هم یاد گرفتم و بعد از مدتی مسئول قرآن و تفسیر همان هیئت شدم. شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان سال 1352 بود که دلم هوای ازدواج کرد و به خدا گفتم می‌خواهم ازدواج کنم و خدا هم حرفم را شنید، به طوری که در دی ماه همان سال و در سن 29 سالگی به واسطه یکی از اعضای هیأت 14 معصوم(ع) ازدواج کردم که هر روز به خاطر این ازدواج و داشتن همسری وفادار و مهربان از خداوند شاکرم و از خداوند می‌خواهم که تمامی جوانان ازدواج موفق داشته باشند.

*چند فرزند دارید؟

من دو فرزند پسر به نام‌های مهدی و حسین دارم که بزرگترین نعمت الهی برای من هستند.

*در مورد فرزندانتان بیشتر بگویید.

 یکی از فرزندانم متولد 1354 و دیگری متولد 1359 است. هر دو علاقه‌مند به قرآن هستند که در عرصه‌های قرآنی وارد شدند.

*آنها ازدواج کردند؟ نوه هم دارید؟

بله. هر دو فرزندانم ازدواج کردند که حاصل این ازدواج مبینا خانم کلاس اول ابتدایی و آقا میکائیل ده‌ماهه است.

 

 

عمل به دستورات قرآن زندگی مشترک را شیرین‌ می‌کند

*ازدواج فرزندانتان و نحوه انتخاب همسر برای پسرانتان چگونه بود؟ 

معمولاً ما با روشنفکری و با شخصیت دادن به آنها برخورد کردیم، چون در سوره مبارکه «صافات» به پدران آموزش می‌دهد با فرزندان‌تان در طول زندگی مشورت کنید. بر همین اساس هم من و همسرم نظر آنها را پرسیدیم و هم آنها با ما مشورت کردند به طوری که جهات اسلامی را در زندگی مراعات کردیم که نتیجه عمل به دستورات الهی این شد که خوشبختانه اکنون فرزندانم زندگی خوبی را زیر سایه قرآن دارند، به همین دلیل از جوانان می‌خواهم با عمل به دستورات الهی زندگی مشترک خود را شیرین‌تر کنند.

*مهریه همسر شما چقدر بود؟

در سال 1352 مبلغ 50 هزار تومان و یک سفر حج بود که به لطف خداوند در سال 57 توفیق سفر به خانه خدا را به همراه همسرم پیدا کردم.

می‌خواهم همسرم شفیع من در قیامت باشد

*رابطه شما با همسرتان چگونه است؟

من همسرم را خیلی دوست دارم و به او احترام می‌گذارم. همسرم از همه نظر بهترین است و آرزو می‌کنم همسرم در روز قیامت شفیع من باشد. همسرم به طور افتخاری به کودکان بی‌سرپرست خدمت می‌کند و فردی انسان دوست است و خود را وقف کمک به مردم کرده که من به این امر افتخار می‌کنم.

 

 

*در تربیت فرزندانتان به چه مسائلی توجه داشتید؟ در مسائلی همچون ازدواج به آنها سخت‌گیری هم کردید؟

 ما سعی کردیم به دستورات اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) در مورد تربیت فرزند عمل کنیم به همین دلیل در رفتارهای خودمان دقت بسیاری کردیم چرا که خانواده نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد، در همین راستا به صورت عملی آن‌ها را تشویق به انس با قرآن و عمل به آموزه‌های الهی کردیم. همانطور که حافظ می‌گوید: «مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی/ چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم»؛ بنابرانی تربیت فرزند آنقدر مهم، حساس و ظریف است که حضرت امام سجاد(ع) نیز می‌فرمایند: «وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ؛ خدایا مرا در تربیت فرزندانم یاری فرما»، از اینجا اهمیت تربیت فرزندان معلوم می‌شود چرا که حتی امام معصوم(ع) از خدا استمداد می‌جوید تا بتواند فرزندانی صالح تربیت کند به این ترتیب ما باید در تربیت فرزندان خود دقت بسیاری کنیم.

*گفتید سال 52 ازدواج کردید، می‌توانید در مورد هزینه‌های ازدواجتان بفرمایید؟

الحمدلله مراسم ازدواج ما ساده و بدون تشریفات و اسلام‌پسند برگزار شد. من و همسرم یک سال عقد بودیم تا اینکه فضا مهیا شد تا عروسی بگیریم. البته هزینه‌های ازدواج را به یاد نمی‌آورم اما می‌دانم که مراسمی اسلام‌پسند، مملو از معنویت و سادگی داشتیم، به طوری که شاید کل میهمانانی که ما دعوت کردیم به 30 نفر هم نمی‌رسید.

برای رشد قرآنی با وجود علاقه به ادبیات، آن را رها کردم

*شما علاوه بر استاد قرآن وکیل هم هستید، چگونه به سمت وکالت روی آوردید؟

من در شهرستان مراغه دیپلم ادبی اخذ کردم، در سال 1343 در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز یک سال در رشته ادبیات فارسی درس خواندم اما علاقه من به قرآن باعث شد تا سعی کنم خودم را به پایتخت برسانم و در آنجا فعالیت‌های قرآنی را با اصول تخصصی ادامه دهم، بر همین اساس در سال 1345 به تهران آمدم و در دانشگاه حقوق تهران شرکت کردم. با اینکه خیلی سخت بود اما خدا توفیق داد در امتحان رشته حقوق قضایى قبول شوم و آن یک سال تحصیل در دانشکده ادبیات تبریز را هم نادیده گرفتم تا اینکه در سال 1349 فارغ‌التحصیل رشته حقوق قضایى از دانشگاه تهران شدم. پس از آن نیز به خدمت مقدس سربازی رفتم و سال 1358 هم وکیل دادگستری شدم. از همان سال جذب برنامه‌های قرآنی شدم و سخنان و تبلیغات قرآنی را بر اساس آیات الهی آغاز کردم.

*چرا با وجود علاقه بسیاری که به شعر داشتید، رشته ادبیات را رها کردید؟

من عاشق تهران بودم و هستم، علاوه بر این بسیاری از دوستانم برای تحصیل به تهران آمده بودند بنابراین من هم ترغیب شدم تا برای ادامه تحصیل و رشد استعدادهای قرآنی با وجود تمامی سختی‌ها به تهران بیایم. البته رشته ادبیات را بسیار دوست دارم به طوری که ادبیات را رها نکردم و اکنون بیش از 10 هزار بیت شعر حفظ هستم.

 

 

*خاطره‌ای از خدمت سربازی هم اگر دارید؟

بله. دوران سربازی دوران بسیار شیرینی بود که من خاطره‌ای را برای شما نقل می‌کنم. من ستوان 2 وظیفه بودم. از سال 49 تا 51  همراه دوستی که با هم تحصیل می‌کردیم در پادگان عباس‌آباد تهران در محل مصلای فعلی و دو ماه نیز در دانشگاه نظامی تبریز برای آموزش‌های دوره‎ای اعزام شدم. در دوران سربازی سعی کردم عاشقانه خدمت کنم و  هدفم این بود که در بین افرادی که در اطراف من هستند اثر دینی بگذارم و آنها را نیز مجذوب فعالیت‌های قرآنی کنم که در این راستا تاحدودی نیز موفق بود و توانستم اثرگذار باشم.

آرزو به دلم ماند که بتوانم اضافه خدمت کنم

برعکس تمامی سربازها، من عاشق این بودم که دیر دوره خدمت به اتمام برسد تا جایی که دو ماه به پایان خدمتم مانده بود برای صحبت با سرهنگ پادگان به خدمت ایشان رسیدم و خواستار اضافه خدمت هفت ماهه شدم و ایشان هم از من مهلت خواستند تا بررسی کنند و پاسخ بدهند، زمانی که به من پاسخ منفی دادند به اجبار و ناراحتی این دوره شیرین را به پایان رساندم و آرزو به دلم ماند که بیشتر در سربازی خدمت کنم. اما به من گفتند اگر تصمیم بگیری که در ارتش بمانی کتبی دستور می‌دهم که شما ستوان یک سه ساله شوید که سال آینده سروان شوی و من نیز از حسن نیت آنها شکر کردم اما خدمت در ارتش را قبول نکردم البته من هم‌اکنون خود را سرباز دین می‌دانم و دوست دارم در هر جایی که هستم به قرآن و اسلام خدمت کنم. در آیه 14 سوره مبارکه «صف» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید یاران خدا باشید همان گونه که عیسى‏‌بن‏‌مریم به حواریون گفت ‏یاران من در راه خدا چه کسانى‏اند حواریون گفتند ما یاران خداییم، پس طایفه‏اى کفر ورزیدند و کسانى را که گرویده بودند بر دشمنانشان یارى کردیم تا چیره شدند»، بنابراین افتخار می‌کنم اگر که خدا من را به عنوان سرباز راستین دین و امام زمان(عج) بپذیرد تا یاور دین باشم.

*چرا دوست داشتید که زمان بیشتری در سربازی خدمت کنید؟

من علاقه زیادی به فعالیت‌های قرآنی داشتم بنابراین می‌خواستم برای ارتقاء فرهنگ قرآنی در پادگان سهمی داشته باشم. علاوه بر این، علاقه زیادی به والیبال داشتم و در پادگان هم روزی 4 ساعت بازی می‌کردیم، از این جهت بود که دوست داشتم هفت ماه بیشتر خدمت انجام دهم. عقیده من این است که هر روز برگی از دفتر عمر انسان است و بهتر است که با هدف این روزها سپری شود، بنابراین خدمت به مردم و رضایت خداوند در رسیدن به کمال معنوی می‌تواند روحیه انسان را شاداب و خدمت‌رسانی به مردم را زیباتر کند.

به تشویق استاد بیوک اصل‌محمدی به داوری مسابقات قرآن روی آورد و به سفرهای تبلیغی بسیاری اعزام شد. در سفر به قزاقستان و حضور در مرکز صداوسیمای این کشور برخلاف تصور مسئولان آنجا تلاوتی فاخر اجرا کرد که موجب تحیر آن‌ها شد.

 

 

 

 

«حبیب مهکام» زمان طاغوت که فضای حاکم بر کشور سرشار از تفریحات نامشروع بود به لطف خدا و قرآن مسیر خود را به درستی انتخاب کرد، به طوری که با تشویق و حمایت خانواده در جلسات قرآنی تبریز شرکت کرد. در ابتدا توانایی تلاوت یا حتی صحیح‌خوانی قرآن را هم نداشت، اما با صبوریِ نخستین استاد قرآنش کم‌کم استعدادهای قرآنی وی شکوفا شد تا جایی که پس از ورود به دانشگاه تهران و حضور در جلسات قرآنی توانست کلاس‌های قرآنی متنوعی را تشکیل دهد.

این استاد قرائت قرآن که علاقه بسیاری به شعر و ادبیات دارد، نه تنها حافظ موضوعی قرآن است بلکه توانسته بیش از 10 هزار بیت شعر را حفظ کرده و در کلامش از آن‌ها استفاده کند.

به گفته مهکام، قرآن و کتاب‌های تفسیر قرآن بهترین منابع مطالعاتی هستند که هر چه در آن‌ها تدبر کرد باز هم کم است، چرا که اسرار بسیاری در آن نهفته است.

مشروح گفت‌وگوی فارس با «حبیب مهکام» استاد قرائت و داور بین‌المللی قرآن در ادامه آمده است.

 تشویق‌های مکرر نخستین استادم بنای قرآنی شدن مرا استوار کرد

*چگونه وارد عرصه‌های قرآنی به ویژه قرائت قرآن شدید؟

- اولین جلسه قرآنى که من به عنوان قرائت قرآن شرکت کردم در مراغه و در هیأت تبریزى‌ها بود. این هیأت سرپرستی به نام حاج غلامعلى توکلى داشت. آقای توکلی مغازه‌دار و معتمد شهر بود به طوری که هر کس در شهربانى کارى داشت و ایشان صلاحیت او را تایید مى‌کرد، شهربانى نیز می‌پذیرفت. این استاد قرآن که به تفسیر قرآن نیز تسلط داشت یک روز صبح که من در جلسه قرآن شرکت کرده بودم، از من خواست تا قرآن بخوانم، اما من در آن زمان توانایی خواندن قرآن را نداشتم و وقتی متوجه ناتوانی من شد به من گفت: «یک صلوات بفرست و همراه با من قرآن را تلاوت کن»، من همراه با تمام اشتباهاتی که داشتم قرآن می‌خواندم ولی با این وجود آقای توکلی دائم مرا تشویق می‌کرد تا حدی که حتی وقتی بعد از جلسه به قنادی پدرم رفتم دو نفر از اعضای همان هیأت به مغازه آمدند و در حضور پدرم از من تعریف کردند و به پدرم گفتند: «حاج آقا، پسرت خیلی خوب قرآن می‌خواند»؛ این تشویق‌های مکرر سبب شد تا بنای قرآنی شدن حبیب مهکام نهادینه شود.

 

 

پس از آن نیز وقتى در سال 1345 به تهران آمدم در جلسه قرآن استاد بزرگوار محمدعلى عزیزى که جلسه خوبى با نان هیأت تبریزی‌های مقیم تهران را سرپرستی می‌کردند و به گردن من حق استادى دارند، شرکت کردم. رفتار و منش ایشان من را بیشتر جذب قرآن کرد. همزمان با آن هیأت در سال 1349 نیز با تشویق اساتید بزرگ همچون آقای سیدجعفر صدر سخنرانی و تبلیغات را شروع کردم تا بتوانم آیات موضوعی قرآن را حفظ کرده و با استناد به آیات قرآن کریم صحبت کنم.

من از همان سال‌های 1346 تا کنون توفیق دارم کلاس آموزش قرآن داشته باشم. در آن زمان شروع به خواندن تفسیر قرآن نیز کردم، چرا که معتقدم برای درک و رساندن مفهوم و عمل به دستورات و آیات الهی باید معانی آن را دانست. پس از آن نیز از سال 1360 تا به حال توفیق داوری مسابقات قرآن کریم را دارم. الحمدلله هم داور و هم مجری مسابقات در تمام سطوح ملی و بین‌المللی هستم.

انس من با قرآن در زمان طاغوت به لطف خدا بود

*در دوران طاغوت فعالیت‌ها و جاذبه‌های دروغین جوانان را به خود جلب می‌کرد، چه شد با وجود این فضا به فعالیت‌های قرآنی تمایل پیدا کردید؟

- خانواده من مذهبی بودند البته در شهر تبریز نیز فضایی مذهبی حاکم بود، اما انتخاب راه قرآن و ورودم به این عرصه از لطف و کرامت خداوند است، بر همین اساس هر چه برای این نعمت انس با قرآن از خدا تشکر کنم باز هم کم است.

 *چگونه به سمت داوری مسابقات قرآن کریم روی آوردید؟

- پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1361 به عنوان قاری در صف‌های اول سالن مسابقات نشسته بودم، مرحوم حاج بیوک اصل محمدی من را می‌شناخت و گفت که تو هم داوری کن، با وجود اینکه من گفتم بلد نیستم اما با اصرار وی داوری مسابقات قرآن در کنارش آغاز کردم. در ابتدا در رشته صوت و لحن داوری می‌کردم که به خوبی برگزار می‌شد پس از آن من وارد عرصه داوری در رشته‌های قرائت قرآن شدم.

رعایت تقوا در قضاوت سخت‌تر از داوری مسابقات است

*قضاوت در پرونده‌هاى حقوقى سخت‌تر است یا داورى در مسابقات قرآن؟

- این دو هر کدام سختی‌های خود را دارد، به طوری که داورى در پرونده‌هاى حقوقى براى به اتمام رساندن خصومت دو طرف و داوری مسابقات قرآن به معنای اجراى عدالت در جهت احقاق حق است. البته وکالت از قضاوت هم از نظر رعایت تقوا سخت‌تر است، همانگونه که شاعر نیز می‌گوید: «وکالت گر دهد تغییر حالت‎/ عجب چیز بدى باشد وکالت»، اما در کل هم قضاوت و هم داوری در جایگاه خود سخت است که نمی‌توان مشکلات و سختی‌های آن را با هم مقایسه کرد.

*در مورد علایق‌تان بفرمایید. چه ورزشی را بیشتر دوست دارید؟

- به لطف خداوند من در هنر و رشته خطاطی و همچنین در شعر و ادبیات توانمندی‌هایی را کسب کردم به طوری که بیش از 10 هزار بیت شعر حفظ هستم.

 

 

علاوه بر این، من کوهنوردی را دوست دارم، ولی عاشق بازی والیبال هستم اما اکنون به علت بالا رفتن سن نمی‌توانم بازی کنم.

 *رابطه شما با مطالعه چگونه است؟

- خدا را شکر رابطه بسیار خوبی با مطالعه و کتاب دارم به طوری که در هنگام مطالعه احساس آرامش خاصی دارم و می‌توانم بگویم همیشه در حال مطالعه هستم و سعی می‌کنم از زمانم به بهترین شکل استفاده کنم.

مطالعه کتاب‌های تفسیر قرآن محور مطالعات من است

*بهترین کتابی که بیشتر بر روی شما تأثیرگذار بود، کدام کتاب است؟

- بهترین کتاب نه، بفرمایید بهترین کتاب‌ها. بهترین کتاب‌ها تفاسیر قرآن هستند و شب و روز من با کتاب‌های تفسیر سپری می‌شود. کتاب‌های دیگر هم مطالعه می‌کنم چرا که باید اطلاعات انسان به روز باشد، ولی محور مطالعات من کتاب‌های تفسیر قرآنی است.

*شما تألیفاتی نیز داشتید، درباره آن‌ها توضیح دهید.

- نگاهی بر بهره‌وری از دیدگاه قرآن کریم و کلام امام علی(ع) و سایر معصومان(ع) یکی از مهمترین تألیفات من است. علاوه بر این، تألیفاتی همچون تجوید، آداب  تلاوت قرآن، ملخص تاریخ قرائات، قرآن در آینه احادیث نبوی(ع)، نگاهی به تاریخ اسلام، نماز جمعه در قرآن و احادیث و نگرشی بر وقف و ابتداء از جمله آثار من در قالب جزوه است که برای آن زحمات بسیاری کشیدم و امیدوارم افراد بتوانند از آنها بهره بگیرند.

 

 

*شما برای تبلیغ به چه کشورهایی رفتید؟

- من به کشورهای مختلفی همچون بنگلادش، پاکستان، ترکیه، عربستان، قزاقستان و قرقیزستان رفتم که سفرهای پرباری بودند.

اجرای تلاوت قرآن ایرانیان مسئولان صدا و سیمای قزاقستان را متحیر کرد/ به جای 20 دقیقه 10 ساعت به ما زمان دادند

*خاطراتی از سفرهای تبلیغی که رفته‌اید، دارید؟

- در ماه مبارک رمضان سال 1373 به اتفاق چند نفر از دوستان به مدت 16 روز برای تبلیغ اسلام و فعالیت‌های قرآنی به کشور قزاقستان رفته بودیم. به یاد دارم که وقتی ما در آنجا قرآن می‌خواندیم، مردمی که جمع شده بودند حالت معنوی خاصی پیدا می‌کردند و استقبال خوبی می‌شد. یک روز صدا و سیمای قزاقستان به ما 20 دقیقه زمان داد تا پنج نفری به تلاوت قرآن بپردازیم. زمانی که ما برای اجرای برنامه وارد استودیوی پخش یکی از شبکه‌های قرقیزستان شدیم آنها با چهره‌ای حق به جانب و بدبینانه به ما نگاه می‌کردند، اما لحظه‌ای که قاری ایرانی شروع به تلاوت کرد با جذابیت دیدند که تلاوت قرآن عالم دیگری است و دلنشینی خاصی دارد، سپس به ما اعلام کردند که آنتن در اختیار شما است و می‌توانید به جای 20 دقیقه 10 ساعت تلاوت انجام دهید که این خاطره هیچ‌وقت از یاد من نمی‌رود، چرا که این جذابیت و رسیدن به این حالت به برکت قرآن است. برخورد اول آنها خوب نبود، اما پس از تلاوت قرآن آنها تحت تأثیر خاصی قرار گرفته بودند به طوری که دستورات اداره کل صدا و سیما را رها کردند و به ما گفتند که هر زمانی که می‌خواهید برنامه اجرا کنید ما تازه با زیبایی‌های قرآن آشنا شده‌ایم.

فعالیت‌های قرآنی ایران با سایر کشورهای غیر قابل مقایسه است/ به تدبر در آیات الهی بیشتر توجه شود

*فعالیت‌های قرآنی در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- برای بررسی فعالیت‌های قرآنی در ایران باید آن را به دو برهه پیش از انقلاب و پس از پیروزی انقلاب تقسیم کرد که البته فعالیت‌های قرآنی پس از پیروزی انقلاب در مقایسه با پیش از آن و زمان طاغوت غیر قابل مقایسه هستند چرا که امام خمینی(ره) و پس از آن رهبر معظم انقلاب برای گسترش امور قرآنی تلاش‌های بسیاری کردند تا جایی که اکنون شاهد هستیم افراد بسیاری جذب فعالیت‌های قرآنی شدند در حالی که پیش از پیروزی انقلاب شاید افرادی که توانمندی‌های قرآنی داشتند انگشت شمار بود.

 

 

میزان فعالیت‌های علوم قرآنی در زمان کنونی از جهت گستردگی پژوهش‌های قرآنی و رشد جمعیت حافظان قرآن در مقایسه با 30 سال گذشته و حتی کشورهایی که خود را ام القرای جهان می‌دانند، نیست به طوری که اکنون در ایران معنای واقعی قرآن را به مراتب بیش از دیگر کشورهای جهان در می‌یابیم. البته در حال حاضر بیشتر فعالیت‌ها در حوزه قرائت یعنی حرکت روی پوسته، سطح و ظاهر قرآن است در صورتی که طبق فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر تربیت 10 ملیون حافظ قرآن باید به تدبر و حفظ آیات نیز توجه شود تا به موفقیت‌های بیشتری نائل آییم.

*در انتها اگر صحبتی دارید بفرمایید.

- ورود در عرصه‌های قرآنی از الطاف خداوند است که افراد باید برای بهره‌بردن از این لطف الهی سعی در فعالیت و جذب سایر افراد در این عرصه داشته باشند که امیدوارم با همت مضاعف جوانان انقلابی و خوش‌فکر کشورمان شاهد پیشرفت اسلام و قرآن نه تنها در کشور بلکه در تمامی جهان باشیم که این امر با انس و تلاوت قرآن میسر می‌شود چرا که خداوند در بخشی از آیه 20 سوره مبارکه «زمر» می‌فرمایند: «فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ؛ قرآن را آنقدر که برایتان میسر است بخوانید»، بنابراین بهتر است جوانان زمانی را برای تلاوت و انس با قرآن در نظر بگیرند تا به سعادتمند شوند. علاوه بر این به جوانان توصیه می‌کنم که به هر جایگاه و موقعیتی که رسیدند، احترام به بزرگتر به ویژه والدین را فراموش نکنند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, | 16:3 | نويسنده : شهروند مراغه ای |